این عادت ِ آدم خوار

بدست نویسنده


مثل نوشتن است. هر چه بیشتر عادت کنی به کوتاه تر نوشتن، کمتر حوصله خواندن نوشته های بلند را می کنی.
مثل نوشتن است. هر چه بیشتر عادت کنی به خوردن حرف هایت، کمتر حوصله شنیدن حرفهای دیگران را می کنی.
مثل نوشتن است. هر چه بیشتر عادت کنی به کمتر عشق ورزیدن، کمتر حوصله پذیرش محبت را پیدا می کنی.

بعدتر ها، روزی می رسد که نه می توانی بنویسی، نه می توانی بخوانی، نه می توانی حرف بزنی، نه می توانی گوش کنی، نه می توانی دوست بداری، نه می توانی بگذاری دوستت بدارند.

پ.ن: آنها که می نویسند می دانند ناتوانی در نوشتن یعنی چه! اما عاشق، نمی تواند بفهمد ناتوانی در دوست داشتن چه معنی دارد. باید عادت کنی کمتر عشق بورزی…تا بفهمی.